بدترین خودروهای 2017 از نظر مصرف کنندگان

برای ما مهم است که بهترین خودروها را شناسایی کنیم؛ اما اطلاع از بدترین‌ها نیز می‌تواند مفید باشد تا بدانیم از چه محصولاتی دوری کنیم. به‌تازگی فهرستی از ۱۰ خودروی ناامیدکننده‌ی بازار آمریکا منتشر شده است که نام‌های بزرگی در آن دیده می‌شود.

این روزها اگر خودروی چینی صفر کیلومتر هم خریداری کنید، با نشستن در فضای تازه و خوش آب و ‌رنگ آن، ممکن است احساس رضایت کنید؛ اما این حس شاید تا یک سال دیگر ادامه پیدا نکند و حتی با داشتن یک گارانتی خوب، وقت زیادی در تعمیرگاه‌ها بگذرانید. ایرادات فنی حتی در خودروهای مطرح دنیا هم بوجود می‌آید و گاهی بدون نقص فنی هم، ممکن است استفاده‌ی طولانی مدت از یک خودرو، نارضایتی خریدار را به دلایل مختلف در پی داشته باشد.

نهاد گزارش مصرف‌کنندگان، مرکزی است در آمریکا که اطلاعات مفیدی از خریداران محصولات مختلف در شاخه‌های گوناگون صنعتی و غیر صنعتی جمع‌آوری می‌کند تا با استناد به نظر عموم مردم، بهترین‌ها و بدترین‌ها را شناسایی و معرفی کند. در فهرست بدترین خودروهای ۲۰۱۷، ده شاخص که برای رانندگان بیشترین اهمیت را دارند، مد نظر گرفته شده و پایین‌ترین امتیازات مورد بررسی قرار گرفته است که شامل کیفیت رانندگی، قابلیت اطمینان و استهلاک، آرامش سرنشینان، امتیاز ایمنی، هزینه‌ی بیمه و حمایت‌های دولتی نیز می‌شود.

جالب است که در لیست جدید بدترین خودروهای آمریکا، مدل‌هایی وجود دارند که حتی در میان قشر مرفه این کشور هم طرفداران زیادی دارند و مورد توجه هستند، اما بنیاد گزارش مصرف‌کنندگان، به مردم توصیه می‌کند از آن‌ها دوری کنند؛ چرا که محصولات بهتری در همان کلاس و با قیمتی مشابه، قابل خرید هستند.

۱۰- میتسوبیشی میراژ در کلاس هاچ‌بک کوچک

یک خودروی اقتصادی که نمونه‌ی استاندارد آن فقط ۱۳ هزار دلار قیمت دارد و میانگین مصرف سوخت ۶.۳ لیتر در صد کیلومتر فراهم می‌کند؛ اما خرید آن اصلا منطقی نیست. پیشرانه‌ی سه سیلندر میراژ، با لرزش و صدای اضافی کار می‌کند، درحالیکه قدرت لازم برای شتاب‌گیری ارائه نمی‌دهد. این خودرو در کلاس خود جادار ارزیابی می‌شود؛ اما در فضای داخلی همه‌چیز ارزان‌قیمت، کسالت‌آور و یکنواخت است. فرمان‌پذیری خودرو و لذت رانندگی با آن نیز، امتیاز خوبی کسب نکرده و رضایت خریداران را فراهم نکرده است. نمونه‌ی فول آپشن میراژ با قیمتی در حدود ۱۷ هزار دلار به هیچ‌وجه خرید درستی نخواهد بود؛ چرا که در بازار دست دوم و صفر کیلومتر، خودروهایی مثل مرسدس کلاس C مدل ۲۰۱۲ یا مزدا 3 جدید، به مراتب بهتر از آن هستند.

میراژ با پیشرانه‌ی ۱.۲ لیتری ۷۸ اسب بخار عرضه می‌شود که حدود ۱۱ ثانیه برای رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت زمان می‌برد. با این اوصاف پیشنهاد ما به علاقه‌مندان خودروهای کوچک شهری، نسخه‌ی iA از تویوتا یاریس ۲۰۱۷ است.

۹- میتسوبیشی i-MiEV در کلاس هیبرید و الکتریکی

قیمت این خودرو با توجه به میزان مصرف انرژی آن تا حدودی قابل قبول است. این روزها خودروهای الکتریکی بهتری از مدل ساخت میتسوبیشی در بازار جهانی وجود دارند که گران‌تر هستند؛ اما به مراتب بهتر از آن ارزیابی می‌شوند. در سرعت و شتا‌ب‌گیری، این خودرو بسیار ناامید کننده است و چنانچه روی فناوری‌های به‌کاررفته در پیشرانه‌ی الکتریکی آن دقت کنید، متوجه عقب بودن آن از دنیای امروز خواهید شد. حدود ۷ ساعت طول می‌کشد تا با برق شهری ۲۲۰ ولت، MiEV کاملا شارژ شود؛ اما در آمریکا با برق ۱۱۰ ولت، این زمان ۲۱ ساعت خواهد بود که می‌توان آن را فاجعه دانست؛ اما این پایان اخبار بد نیست و با شارژ کامل، می‌توان با خودروی الکتریکی میتسوبیشی نهایتا ۱۰۰ کیلومتر مسافت طی کرد.

فضای داخلی MiEV، با موادی ارزان‌قیمت و طراحی ابتدایی، نمره‌ی قبولی نمی‌گیرد و باید از خریداران آن پرسید چرا به سراغ نیسان لیف یا تویوتا پریوس C نرفته‌اند و برای خودرویی که فقط ۶۶ اسب بخار قدرت دارد و بیش از ۱۳ ثانیه طول می‌کشد تا به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسد، ۲۳ هزار دلار پول داده‌اند؟

۸- فیات 500L در کلاس هاچ‌بک

فیات 500 استاندارد، با همان ظاهر سنتی و دودر، همچنان یکی از خودروهای پرفروش اروپا محسوب می‌شود؛ اما خلاقیت فیات در طراحی نسخه‌ی پنج‌در  و استفاده از اتاقی جادار و کشیده، آن را به خودرویی بسیار بد تبدیل کرده است؛ تا آنجا که امتیازات منفی بیشتری نسبت به میتسوبیشی میراژ، در مقایسه با دیگر مدل‌های کلاس خود دارد. هرچند هوادران فیات 500، نسخه‌ی L را برای کابین بزرگ و جذاب آن خریداری کرده‌اند؛ با رانندگی خشک، فرمان‌پذیری ضعیف و حس ناخوشایند پشت فرمان آن روبرو هستند. این مدل از نظر نقص فنی و نیاز به تعمیرگاه نیز نمره‌ی منفی بالایی از دارندگان خود دریافت کرده است که آن را به خودرویی غیر قابل اعتماد تبدیل می‌کند.

هرچند 500L با آستانه‌ی قیمت ۱۹.۵ هزار دلار، پیشرانه‌ی ۱.۴ لیتری ۱۶۰ اسب بخار و شتاب صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت ۸ ثانیه، روی کاغذ خودرویی ایده‌آل به نظر می‌رسد؛ در تست‌های ایمنی هم ناامیدکننده ظاهر شده است تا موجب شود شرکت‌های بیمه‌ی آمریکایی مبلغ زیادی برای بیمه‌نامه‌ی آن طلب کنند. در این کلاس و با این رنج قیمت، شورولت کروز و فولکس گلف اسپرت واگن انتخاب‎‌های هوشمندانه‌تری هستند.

۷- کرایسلر 200 در کلاس سدان متوسط

در سال‌های گذشته برای جوانان آمریکایی، راندن کرایسلر ۲۰۰ همیشه جذاب بوده است، اما نسخه‌ی امروزی آن چنگی به دل نمی‌زند. هرچند این مدل چندان خودروی بدی نیست؛ اما در کلاس سدان متوسط، آنقدر خودروهای خوب و عالی هستند که بهتر است به داشتن آن‌ها فکر کنیم. لذت رانندگی با این خودرو، خصوصا در نسخه‌ی پایه و ۴ سیلندر جالب توجه نیست. تعویض دنده با جعبه‌دنده‌ی خودکار تأخیر دارد. فضا در صندلی‌های ردیف عقب ناکافی است و طراحی کابین چندان ارگونومیک به حساب نمی‌آید. با توجه به آستانه‌ی قیمت ۲۲ هزار دلار برای کرایسلر 200 با پیشرانه‌ی ۲.۴ لیتری ۱۸۴ اسب بخار و ۲۷ هزار دلار برای نسخه‌ی ۳.۶ لیتری ۳۰۰ اسب بخار که در ۵.۷ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد؛ خرید کیا اپتیما با بدنه‌ای جادار و لوکس به جای آن پیشنهاد می‌شود.

۶- تویوتا تاکوما در کلاس وانت و پیکاپ

از دیرباز، مدل تاکوما یک وانت همه‌کاره برای حرکت در مسیر‌های سخت بوده است؛ اما امروزه از ضعف فناوری در مقایسه با رقبا رنج می‌برد و نسبت به گذشته پیشرفتی در آن دیده نمی‌شود. وانت‌های امروزی نرم و راحت هستند؛ اما تاکوما با وجود چهره‌ی جدید، همچنان خشک و ناخوشایند است. فرمان‌پذیری این مدل جالب نیست، سر و صدای کابین زیاد است و راننده نسبت به خودرو و مسیر اشراف کافی ندارد. حتی در نسخه‌ی فول‌آپشن با رادار عقب و هشدار نقاط کور هم نمی‌توان به راحتی با تاکوما رانندگی کرد.

قیمت این وانت در نسخه‌ی پایه، ۲۵ هزار دلار و در کامل‌ترین مدل ۳۸ هزار دلار است که خرید هوندا ریج‌لاین و فورد F150 را کاملا توجیه می‌کند.

۵- دوج جورنی در کلاس شاسی‌بلند میان‌رده

روی کاغذ، این مدل با آستانه‌ی قیمت ۲۱ هزار دلار بسیار جذاب به نظر می‌رسد؛ اما کابین محدود و دلگیر آن در کنار پیشرانه‌های ضعیف، خریداران دوج جورنی را پشیمان کرده است. نسخه‌ی فول‌آپشن با پیشرانه‌ی ۶ سیلندر ۳.۶ لیتری و ۲۸۳ اسب بخار قدرت، هرچند در کمتر از ۸ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد، اما با برچسب قیمت ۳۴ هزار دلار چندان ارزشمند نیست و مصرف سوخت ۱۴.۵ لیتر در صد کیلومتر، آن را پرمصرف‌ترین خودروی دنیا در این کلاس کرده است.

کابین دوج بسیار آرام و کم‌صدا ارزیابی شده و رانندگی با آن برای خانواده‌ها راضی کننده بوده است؛ اما بازار آمریکا استقبال خوبی از این خودرو نداشته و احتمالا در آینده با تخفیف ویژه فروخته خواهد شد. در این کلاس تویوتا هایلندر همچنان یکی از بهترین شاسی‌‌بلندهای دنیا است.

۴- مرسدس بنز CLA در کلاس لوکس کوچک

قرار نیست هر خودرویی که ساخت بنز باشد، لزوما رضایت مصرف‌کنندگان را در پی داشته باشد. پیشرانه‌ی ۲ لیتری توربوشارژ این خودرو با تأخیر پاسخ می‌دهد و لذت رانندگی اسپرت را کاهش می‌دهد. هرچند شتاب خوبی دارد و ظرف ۶ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد؛ کابین پر سر و صدا عنوان شده و فنربندی CLA خشک و ناآرام است. سوار و پیاده شدن به این مرسدس آسان نیست و کابین فضای کافی برای سرنشینان ندارد. قیمت ۳۳ تا ۳۵ هزار دلاری برای این مدل، با توجه به اینکه آپشن‌های کاملی ندارد، منطقی نیست و بیوک ورانو با آستانه‌ی قیمت ۲۲ هزار دلار، آکورا ILX با قیمت ۲۹ تا ۳۶ هزار دلار و بی‌ام‌و سری ۲، گزینه‌های بهتری هستند.

۳- مازراتی گیبلی در کلاس سدان لوکس

باید قبول کنیم که رانندگی با یک مازراتی ۴در، چشم‌ها را خیره می‌کند و حس خوبی به همراه دارد. شتاب‌گیری عالی و ترمزهای قدرتمند، گیبلی را ارزشمند نشان می‌دهد؛ اما صدای پیشرانه‌ی ۶ سیلندر توئین‌توربو زیاد است و میانگین مصرف سوخت ۱۳ لیتر در صد کیلومتر، در دنیای امروز توجیه‌پذیر نیست. فنربندی خشک، آرامش یک خودروی لوکس را از گیبلی گرفته است و صندلی‌های عقب، راحتی این کلاس را ندارند و سوار و پیاده شدن از آن نیز به سادگی امکان‌پذیر نیست.

قیمت گیبلی ۲۰۱۷ از ۷۲ تا ۷۸ هزار دلار است و در این رنج قیمت، اینفینیتی Q70 و آئودی S7 بالاترین میزان رضایت را در میان مصرف‌کنندگان داشته‌اند.

۲- لندروور دیسکاوری اسپرت در کلاس کراس‌اوور لوکس

انتظار نمی‌رفت محصولی از قدیمی‌ترین سازنده‌ی شاسی‌بلندهای لوکس دنیا، پایین‌ترین امتیاز را در کلاس خود بگیرد. درحالی‌که آستانه‌ی قیمت بسیار خوب ۳۷ هزار دلار برای مدل دیسکاوری اسپرت در نظر گرفته شده است، دارندگان آن از پیشرانه و عمکرد فنی رضایت زیادی ندارند. موتور ۴ سیلندر ۲ لیتری توربوشارژ با تأخیرهایی همراه است و صدای تند و تیزی تولید می‌کند. هرچند عملکرد دیسکاوری در خارج از جاده و مسیرهای صعب‌العبور مناسب است؛ اما رانندگی شهری با آن خشک و ناخوشایند خواهد بود. خریدار لندروور، انتظار کابینی لوکس و جذاب از تولیدات این شرکت دارد؛ اما در دیسکاوری با سادگی و یکنواختی روبه‌رو می‌شود. نمایشگر تاچ‌اسکرین و سیستم سرگرمی چندرسانه‌ای هم کند هستند و حد بالای انتظارات از یک لندروور بی‌عیب و نقص را برآورده نمی‌کنند.

پیشنهاد ما در مقایسه با مدل دیسکاوری اسپرت که با آپشن‌های کامل ۴۶ هزار دلار قیمت دارد، مرسدس بنز GLC با قیمتی در حدود ۴۰ هزار دلار است که با ۲۴۰ اسب بخار قدرت در کمتر از ۶ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد، درحالی‌که دیسکاوری با همین قدرت، در ۷.۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد و با آپشن‌های کمتر، گران‌تر است.

۱- کادیلاک اسکالید در کلاس شاسی‌بلند‌های لوکس

دارندگان این خودرو، آن را صرفا بزرگ و باابهت می‌دانند و کمبود یک شخصیت لوکس را به‌شدت در آن احساس می‌کنند. رانندگی با اسکالید بسیار خشک و پرتنش توصیف شده، در صورتی که در کلاسی با رقبای بسیار آرام و باوقار عرضه شده است. بسیاری معتقدند که وزن بالای اسکالید، به‌راحتی کنترل نمی‌شود و در ترمز‌گیری ناامیدکننده است. در ردیف دوم، ارتفاع صندلی پایین است، دید خوبی به جلو فراهم نیست و در ردیف سوم فضای کافی برای سرنشینان وجود ندارد.

سامانه‌ی سرگرمی کیو (Cadillac User Experience:Cue) عملکرد رضایت‌بخشی ندارد؛ هرچند میانگین امتیازات فنی این خودرو بسیار خوب بوده و آن را به گزینه‌ای قابل اعتماد تبدیل کرده است.

اسکالید با آستانه‌ی قیمت ۷۴ هزار دلار عرضه می‌شود که با آپشن‌های کامل نزدیک به ۱۰۰ هزار قیمت خواهد داشت. پیشرانه‌ی آن ۸ سیلندر ۶.۱ لیتری به قدرت ۴۲۰ اسب بخار است که شتاب صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت ۵.۸ ثانیه فراهم می‌کند. پیشنهاد ما در مقابل اسکالید، آئودی Q7، شورولت ساب‌اوربن و GMC یوکون XL هستند که هرچند از نظر ابعاد، کمی کوچک‌تر از آن به حساب می‌آیند؛ اما با قیمتی در حدود ۵۰ تا ۷۰ هزار دلار، خریدهای منطقی‌تری خواهند بود.

Check Also

50 خودرو که جهان را تغییر دادند – قسمت 5 و پایانی

صنعت خودروسازی بدون شک یکی از مهم‌ترین صنایع جهان است. کافی است به سرمایه‌ی در …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس با امداد فارما