ام جی GS 2017 که اولین شاسی بلند این کمپانی محسوب می شود قدمی در جهت صحیح است.
ام جی شروعی نسبتاً سخت در بازار خودروی استرالیا داشته است. تا به اینجای کار مدل های MG3 و MG6 از پس رقبای خود برنیامده اند و این حقیقت که خودروهای یاد شده از حدود سال 2010 در بازار بوده و از آن زمان تاکنون به روزرسانی عمده ای نداشته اند نیز کمکی به حال وروز این خودروها نکرده است.
این برند هم اکنون در تملک سایک موتور چین قرار دارد و سرانجام اولین شاسی بلند خود با نام GS را روانه ی بازار کرده است. این خودرو در کلاس شاسی بلندهای مدیوم به مصاف حریفانی چون هیوندای توسان، مزدا CX-5 و تویوتا راو 4 رفته اما از نظر قیمتی بیشتر نزدیک شاسی بلندهای کوچک تری چون مزدا CX-3 و نیسان قشقایی است.
طول و عرض این خودرو به ترتیب برابر با 4500 و 1855 میلی متر بوده و در واقع 25 میلی متر طویل تر و 5 میلی متر عریض تر از توسان است اما فاصله ی محورهای 2650 میلی متری آن 20 میلی متر کوتاه تر از ساخته ی هیوندای است.
با یک نگاه به نظر می رسد که GS کوچک تر باشد اما این گونه نیست و شاهد کابین جاداری هستیم. صندوق عقب خودرو گنجایش 483 لیتری دارد که با تا کردن صندلی های عقب به 1336 لیتر می رسد. این فضا بیشتر از رقبایی چون مزدا CX-5 (403 لیتر) و فورد اسکیپ (406 لیتر) است.
به تازگی GS در مرکز تحقیقات خودرویی استرالیا در ویکتوریا معرفی و عرضی شده و ما توانستیم سه نسخه از چهار نسخه ی ارائه شده در استرالیا را تست کنیم. تنها مدل پایه ی مجهز به گیربکس دستی در این آزمایش غایب بود.
به عنوان نتیجه ما تنها توانستیم نسخه های دو کلاچه ی GS را برانیم. البته هر دو مدل مجهز به پیشرانه های 1.5 و 2 لیتری در دسترس بودند.
برای اولین بار پشت فرمان نسخه ی 1.5 لیتری دیفرانسیل جلو با گیربکس 6 سرعته دوکلاچه قرار گرفتیم. پیشرانه ی این خودرو توانایی تولید قدرت 159 اسب بخاری و گشتاور 250 نیوتون متری را دارد.
علیرغم وجود سطوح لغزنده و فقدان سیستم چهار چرخ محرک، GS احساس کاملاً پایداری دارد. کابین نیز به خوبی ایزوله شده است.
با سرعت 80 کیلومتر در ساعت وارد برخی پیچ ها می شویم و GS دیفرانسیل جلو پایدار و مطمئن احساس می شود. حتی سیستم کنترل کشش به شما اجازه می دهد تا کمی عقب خودرو را بلغزانیم که موجب خوشحالی و لذت راننده ای مشتاق می شود.
پس از گذراندن چند دور در پیستی لغزنده این فرصت را پیدا کردیم تا با راننده ی خودروهای مسابقه ای، رناتو لوبرتو همراه شویم. او GS را همانند یک خودروی رالی می راند و قابلیت های این خودرو در سطوح مرطوب و لغزنده را نشان می داد.
اگرچه مالکان چنین خودروهایی همانند رناتو رفتار نمی کنند اما دیدن توانایی های GS دیفرانسیل جلو در پیستی سخت و لغزنده و البته راحتی این خودرو در چنین شرایطی احساس برانگیز است.
در دومین بخش توانستیم مدل Essence X چهار چرخ محرک را آزمایش کنیم. این خودرو از پیشرانه ی 2 لیتری توربو با قدرت 217 اسب بخار و گشتاور 350 نیوتون متر استفاده می کند. خروجی این پیشرانه حداقل روی کاغذ با فولکس واگن گلف GTI برابری می کند.
بازهم در شرایط مرطوب و لغزنده قرار می گیریم و دوباره شاهد توانایی های هندلینگی بالای GS هستیم. فرمان مستقیم و چسبندگی زیاد از شاخصه های خودرو در مانورهای سفت وسخت بوده هرچند، عملکرد پیشرانه ی 2 لیتری به اندازه ای که روی کاغذ می بینیم نفس گیر نیست.
در زمان آغاز حرکت گیربکس 6 سرعته دوکلاچه ی خودرو تنبل احساس شده و تعویض های آن به تیزی اکثر گیربکس های خودروهای فولکس واگن نیست. البته زمانی که دور پیشرانه به بالای 2500 می رسد شاهد عملکرد قوی پیشرانه هستیم.
اما موضوعی که جالب نبوده صدای تولیدی پیشرانه است که با تلاش های ام جی همخوانی ندارد زیرا این کمپانی خواسته روحی اسپورت در GS بدمد. به علاوه سیستم چهار چرخ محرک که اکثراً نیرو را به محور جلو منتقل می کند متمایل به کم فرمانی بوده و لرزش های آن به کابین منتقل می شوند. البته این موضوعات در رانندگی های معمولی دیده نخواهند شد.
همچنین شاهد کمی حرکات بدنه هستیم و این موضوعی معمولی در این گونه خودروها به شمار می رود.
حال زمان آن فرا رسیده تا اندکی نیز درباره ی کابین ام جی GS صحبت کنیم. از این نظر ام جی خودروی خوبی ساخته اما اصلی ترین گلایه درباره ی نمای داخلی، پلاستیک های سخت بکار رفته در داشبورد و درب ها است. باید این را بگوییم که همه ی اجزا به خوبی با یکدیگر چفت شده اند.
مواد چرم مانند بکار رفته در غربیلک فرمان احساس بسیار خوبی را در دست ایجاد می کنند و صندلی هایی که در مدل های Soul و Essence X چرمی هستند راحتی و حمایت خوبی دارند. هرچند، صندلی ها می توانستند بالشتک های کناری بیشتری داشته باشند. از نظر مواد استفاده شده می توان گفت که شبیه چرم واقعی بوده و احساس ارزان قیمتی برخی برندهای دیگر را ندارند.
صفحه نمایش مولتی مدیای مدل Core در مقایسه با صفحه ی 8 اینچی مدل های Soul و Essence X کاملاً ناچیز و کوچک است. دو تریم بالاتر سیستم ناوبری ماهواره ای نیز دارند. گشت وگذار در منوهای سیستم به طور شگفت انگیز خوب و روان است.
دوربین پشتی خودرو نیز کاملاً واضح بوده و راهنمایی های آن پارک کردن خودرو را آسان تر می کنند.
در بخش عقبی GS شاهد فضای سر و پای زیادی هستیم. پایه ی صندلی در موقعیتی پایین قرار گرفته و به همین دلیل شاید افراد قدبلند حمایت کاملی را از سوی صندلی ها شاهد نباشند.
استراحتگاه دست مرکزی خودرو دارای دو نگه دارنده ی فنجان بوده و ورودی های هوای ردیف دوم در این بازه ی قیمتی بسیار نایاب هستند. این ویژگی راحتی سرنشین های عقب را در روزهای گرم سال افزایش می دهند.
بار دیگر پشت فرمان مدل 2 لیتری Essence X می نشینیم و اگرچه که خروجی بیشتر این پیشرانه شتاب گیری بی زحمتی را در شرایط عادی رقم می زند اما صدای لاستیک ها کاملاً به کابین راه پیدا می کند. فرمان GS در جاده های عمومی مستقیم بوده و توازن مناسبی دارد و به اندازه ی کافی نیز سبک است و از نظر پارک کردن زحمت زیادی ندارد.
احساس خودرو در سرعت های بالا خوب و برنامه ریزی شده بوده و ترمزها نیز گیرا و پیش بینی شده عمل می کنند.
بهای مدل پایه ی Vivd که از گیربکس دستی استفاده می کند پیش از اضافه شدن هزینه های جاده ای از 23990 دلار استرالیا آغاز می شود و به 34990 دلار در مدل چهار چرخ محرک و مجهز به گیربکس دو کلاچه ی Essence X می رسد.
قیمت گذاری تند ام جی GS را با گارانتی 6 ساله ی نامحدود ترکیب کرده و شاهد ارزش در برابر مبلغ پرداختی متقاعدکننده ای خواهیم بود. این موضوع به ویژه برای 28990 دلاری Soul نمود بیشتری دارد.
این خودرو هنوز هم در پسِ پیشروهایی چون فولکس واگن تیگوان و مزدا CX-5 قرار می گیرد اما ام جی GS نشانه ای از این موضوع است که خودروهای چینی در جهتی درست حرکت می کنند و اگر این روش صحیح را ادامه دهند به زودی می توانند رقبای ژاپنی و کره ای خود را به چالش بکشند.
نقاط قوت: طراحی جذاب، پیشرانه های توربوی قوی، هندلینگ برجسته، ارزش خوب در برابر مبلغ پرداختی، احساس خوب چفت شدگی قطعات کابین
نقاط ضعف: فقدان آرامش برخلاف رقبای اصلی، گیربکس DCT تنبل، بکار بردن پلاستیک های سخت در جای جای کابین، ورود صدای لاستیک ها به کابین، کسب 4 ستاره ایمنی از انکاپ استرالیا، نبود سیستم های ایمنی فعال